علیرضا مشایخی
علیرضا مشایخی (تهران - ۱۳۱۸) عمدتا به عنوان بنیانگذار موسیقی نو در ایران شناخته شده است. او یکی از پرکارترین آهنگسازان موسیقی معاصر در سراسر جهان است که آثارش برای بیش از ۵۰ سال در داخل و خارج از ایران به اجرا درآمدهاند. معلم موسیقی ایرانی او شادروان لطف اله مفخم پایان، یکی از نزدیکان استاد ابوالحسن صبا بود. مشایخی در دههی شصت میلادی برای تحصیل آهنگسازی ابتدا به آکادمی موسیقی و هنرهای نمایشی وین سفر کرد و نزد هانس یلینک و کارل شیسکه آهنگسازی را آموخت و سپس راهی هلند شد و در انستیتو زونولوگی اوترخت در زمینهی موسیقی الکترونیک به فعالیت پرداخت. رابطهی سالیان با یلینک، او را تشویق کرد تا گسترهی وسیعی از موسیقی قرن بیستم را مورد کنکاش قرار دهد. این مسئله و نیز اشتیاق او به فرهنگ ایرانی پایههای رشد هنری مشایخی را فراهم کردند. او خیلی زود صدای شخصی خود را یافت؛ در سال ۱۹۷۰ میلادی موسسه فیلیپس یکی از نخستین قطعات الکترونیک او را به نام شور-اپوس ۱۵، در آلبوم Electronic Panorama مجموعهای شامل چهار صفحهی ال. پی - انتشار داد. در اواسط دههی هشتاد میلادی مشایخی به ایالات متحده سفر کرد اما رابطهی او با اوترخت، به عنوان آهنگساز میهمان ادامه یافت. او همچنین به عضویت هیات علمی پردیس هنرهای زیبای دانشگاه تهران درآمد و به تدریس آهنگسازی مشغول شد. در حدود ۱۹۳۳ میلادی پس از بازگشت به ایران، مشایخی گروه موسیقی تهران را به اتفاق نوازندهی پیانو، فریماه قوام صدری، تاسیس کرد و دو سال پس از آن ارکستر موسیقی نو را که شامل ترکیبی از سازهای غربی و ایرانی است، بنیان گذاشت. تاکنون ۸ آلبوم از اجراهای این ارکستر توسط موسسات مختلف منتشر شدهاند.
علی رغم تمام موانع، اندیشهها و فعالیتهای علیرضا مشایخی در عرصهی موسیقی معاصر ایران بسیار تاثیرگذار بودهاند. گروه موسیقی تهران جهت تشویق موسیقیدانهای جوان، به طور مستمر دو سالانههای نوازندگی و کنسرتهای پژوهشی بسیاری برگزار کرده است. این تلاشها در نهایت به فستیوال موسیقی کلاسیک تا معاصر منجر شدهاند. مشایخی همچنین ۶ کتاب در زمینهی آهنگسازی تالیف کرده است. در جلد دوم کتاب فرهنگ آهنگسازی او به طور کامل به شرح تئوری مکمل که تئوری خود او در زمینهی سازماندهی چندصدایی اصوات است، میپردازد. در این متد، فاصلهی پنجم همان نقش اساسی را که فاصلهی سوم در هارمونی کلاسیک ایفا میکند، برعهده دارد. مشایخی با استفاده از تئوری مکمل طیف گستردهای از موسیقی را خلق کرده است؛ از قطعات مُدال دارای نت مرکزی گرفته تا قطعات آتنال و آتماتیک.
مجموعه آثار مشایخی، موسیقی الکترونیک و کامپیوتری، موسیقی الکتروآکوستیک، قطعات سازی سلو و مجلسی و همین طور آثار بزرگ ارکسترال را در برمیگیرد. نوشتن در مورد موسیقی او کار سادهای نیست زیرا مشخصهی اصلی آن - جدای از تعدد آثار - تنوع شدید رویکردها و سبکهاست. حتی آثار اولیهی الکترونیک او چنان از نظر تنوع، غنی هستند که میتوان تصور کرد توسط آهنگسازهای مختلفی خلق شده باشند.
در سال ۲۰۰۷ انتشارات Sub Rosa آلبوم Persian Electronic Music Yesterday and Today 2006-1966 که یک آنتولوژی حاوی دو سی دی بود را منتشر کرد و در سی دی اول آن ۷۳ دقیقه از آثار الکترونیک و کامپیوتری مشایخی تجدید چاپ شدند. سیلان رویاهای قطعات میترا-اپوس ۹۰ و یاد-اپوس ۶۶ حاوی ملودیهای ایرانی صریحتری هستند که در مقایسه کمتر نهان شدهاند و پافشاری در کندوکاو مداوم اصوات الکترونیک و انفجارهای غیرمنتظرهی صداهای جوراجور قطعات دولپمان ۲-اپوس ۲۴ و شرق و غرب-اپوس ۴۵، جریانهای متلاطمتری را ایجاد میکنند. چهارگاه ۱-اپوس ۷۵ ملهم از موسیقی ایرانی است، با این حال به سختی بتوان آن را سنتی نامید و از سوی دیگر پانپتیکوم ۷۰-اپوس ۲۷ و استراتوسفر ۱-اپوس ۴۶ هر نوع پیش بینی را ناکام میگذارند.
اگرچه همیشه ساده نیست که خطوط جدا کننده را به روشنی ترسیم کرد اما به طور کلی حاصل کار مشایخی به سه دورهی اصلی تقسیم شده است. در مراحل اولیهی خود، موسیقی مشایخی تمایلی به نهایت ایجاز و بیانی کاملا متمرکز را نشان میدهد. این دوره تمرکز گسترده نام گرفته است. در تغییر سبکشناسانهی بعدی، یعنی موسیقی نسبی که در مسیر عبور از دورهی اول شکل گرفت، یکی از مولفههای موسیقی با یکی از ابعاد آن به مرکز توجه و تمرکز تبدیل شده و سایر ابعاد، نسبت به آن متعین و مشخص میشوند. متا ایکس که از نظر سبکشناسی سومین دوره در موسیقی مشایخی تلقی شده، در واقع نوعی پیشرفت گستردهتر شیوهی چند فرهنگی اوست که ریشههایش را میتوان در آثار الکترونیک اولیهی او در دههی ۷۰ میلادی سراغ گرفت.
از آثار مکتوب وی در زمینهی موسیقی میتوان به مجموعه دو جلدی باغ های ایران برای پیانو، کنترپوان مدال آهنگسازی به شیوه پالسترینا و خوانش و شمارش موسیقایی اشاره کرد.