سبد خرید 0

سبد خرید شما خالی است

غلامحسین بیگجه خانی

در شهر تبریز محله‌ای قدیمی به نام سنجران وجود داشت و در این محله کوچه‌ای به نام قَرَه چی لَر، و در این کوچه کوی باریکی به نام تارزن لَر بود که خاندان بیگجه خانی در آن می‌زیستند. به رسم ایام قدیم، مردم تبریز برای شنیدن موسیقی، نوازندگان را به میهمانی‌ها و مجالس خویش دعوت می‌کردند. خاندان بیگجه خانی نیز که سازهای مختلفی همچون تار و کمانچه می‌نواختند به مجالس دعوت می‌شدند، با این تفاوت که دعوت کنندگان ایشان ولیعهدهای تبریز نشین قاجاری بودند و گاه تعلیم و آموزش موسیقی به ولیعهدها و شاهزادگان نیز به این خاندان سپرده می‌شد. حسینقلی خان بیگجه خانی، پدر غلامحسین، از نوازندگان خوش نام عصر خویش بود و تار را با ظرافت و چیره دستی می‌نواخت، به طوری که آوازه‌اش به نقاط مختلف رسید و مورد توجه اهل هنر قرار گرفت. او شاگردانی خلف به نام‌های جواد آقا اردوبادی و رضاقلی زابلی آذر پرورده که ظاهرا دومی در نواختن زابل طبعی روان و ذوقی سرشار داشت.

غلامحسین بیگجه خانی در سال ۱۲۹۷ شمسی در چنین خانواده‌ای چشم به جهان گشود و آموزش تار را به حکم پدر از شش سالگی نزد او فرا گرفت. ذوق سرشار و مهارت در نواختن ساز سبب شد پدر در نه سالگی فرزند کوچکش را به مجالس ببرد و نواختن پاره‌ای از قطعات را به او بسپارد. در سال ۱۳۱۰ شمسی حسینقلی خان چشم از جهان فرو بست و غلامحسین زمان کوتاهی نزد رضاقلی زابلی آذر - شاگرد پدرش - به فراگیری تار پرداخت. از استاد بیگجه خانی نقل است که وقتی کوچک بود فقط در قهوه‌خانه‌ها امکان شنیدن موسیقی از طریق صفحات وجود داشت و به دلیل سن کم، او را به قهوه‌خانه راه نمی‌دادند. به همین دلیل در کنار در قهوه‌خانه صفحاتی از قمر، ظلی، طاهرزاده و غیره را می‌شنید، سپس با سرعت به منزل باز می‌گشت و روی ساز خویش آن‌ها را اجرا می‌کرد. او در حدود هفده تا بیست سالگی با خوانندگانی مانند مهدی صوتی و میرعلی اصغر صادق الوعد همکاری داشت و پس از بازگشت ابوالحسن اقبال آذر (اقبال السلطان) از تهران به تبریز و جست و جویش برای پیداکردن نوازنده‌ای ماهر، غلامحسین بیگجه خانی بیست ساله به عنوان نوازنده‌ی تار با او همکاری کرد. بنا به به گفته‌ی بیگجه خانی این همکاری سی سال ادامه داشته و این مدت به نوعی برایش ادامه‌ی تعلیمات نیز بوده است، به طوری که تاکید می‌کند: تمام ردیف موسیقی اصیل که اینجانب کمابیش شنیده و می‌دانم، یادگاری از اقبال السلطان است.

محمود فرنام، نوازنده‌ی چیره دست دایره (قاوال) نیز که بیش از یک قرن زیسته بود و با تار پدر غلامحسین بیگجه خانی ضرب گرفته و با سه تار منتظم الحکمای شیرازی و آواز عارف قزوینی دایره زده بود، حدود پنجاه سال با بیگجه خانی همکاری داشت. پس از تاسیس رادیو تبریز در ۱۳۲۵ بیگجه خانی دعوت به همکاری با ارکسترهای موسیقی ایرانی آن رادیو شد و چند سالی سرپرست ارکستر بود و پس از آن برنامه‌ی «شکوفه‌ها» و برنامه‌های محلی را سرپرستی کرد و مدت سه سال در اداره‌ی فرهنگ و هنر به فعالیت پرداخت. او به دعوت مسئولین وقت، مدت کوتاهی به تهران آمد و در مرکز حفظ و اشاعه‌ی موسیقی و رادیو تهران مشغول به کار شد اما ظاهرا توان دوری از شهر خویش را نداشت و پس از مدت کوتاهی به جمع هنرمندان رادیو تبریز پیوست.

حضور در جشن هنر شیراز در ۱۳۵۵ سبب شد آوازه‌ی بیگجه خانی در مدت کوتاهی به تهران و دیگر شهرها برسد. از آن پس او با دیگر اساتید نیز برنامه‌هایی اجرا کرد که از آن جمله‌ می‌توان به کنسرت سه گاه با محمدرضا شجریان و علی اصغر بهاری و نوار کاست همایون و بیداد با محمدرضا شجریان اشاره کرد.

به دلیل آشنایی بیگجه خانی با موسیقی جمهوری آذربایجان و نواختن تار آذربایجانی و همچنین همکاری با ارکسترهای آذری، بخشی از ساخته‌ها و نیز لهجه‌ی استاد، او را از نوازندگان فارسی زبان متمایز می‌کند. به خصوص این تفاوت را می‌توان به خوبی در تصانیف و رنگ‌های به جای مانده از او شنید. به جز این قطعات، دیگر آثار به جامانده از وی، جملگی در ساختار موسیقی دستگاهی و رسمی ایران قرار دارند.

میزان تاثیرپذیری بیگجه خانی از ردیف دوره‌ی عالی علی اکبر شهنازی به قوت به گوش می‌رسد و شاید بتوان گفت بیگجه خانی بخشی از ساختار فکری خود را بر اساس پیروی از شهنازی بنا نهاده است. البته باید یادآور شد که تفاوت تمبر صوتی و بیان موسیقایی از خصایص شخصی اوست. غلامحسین بیگجه خانی نیز همانند دیگر نوازندگان، کارگان (رپرتواری) مشخصی دارد مشتمل بر مجموعه‌ای از قطعات ضربی و جملات آوازی که به مناسبت و تشخیص فضا از آن‌ها استفاده کرده است و به همین دلیل جملات تکراری در فضاهای مختلف نواخته‌های او به گوش می‌رسد. در سحرگاه ۲۴ فروردین ۱۳۶۶ استاد غلامحسین بیگجه خانی بر اثر ناراحتی قلبی - ریوی چشم از جهان فروبست و در گورستان وادی الرحمت تبریز به خاک سپرده شد.

از تالیفات مهم در ارتباط با آثار ایشان می‌توان به کتاب مجموعه آثار غلامحسین بیگجه خانی و خوش نواز اشاره کرد که به ترتیب دربرگیرنده‌ی آثار موسیقی کلاسیک ایرانی و مجموعه قطعات تار ایشان می‌باشند.